خبرگزاري فارس:تكوين، تداوم و فرجام ، حيات سياسي ايران طي يكصد سال اخير به نحو شگرفي به توليد و صدور نفت پيوند خورده است. موقعيت انرژيك ايران و مكانيسم پيچيدة مديريت اين صنعت در سطح ملي و بينالمللي موجب پديداري فصل خاصي در حيات سياسي ايرانيان گرديد.
چكيده: تكوين، تداوم و فرجام ، حيات سياسي ايران طي يكصد سال اخير به نحو شگرفي به توليد و صدور نفت پيوند خورده است. موقعيت انرژيك ايران و مكانيسم پيچيدة مديريت اين صنعت در سطح ملي و بينالمللي موجب پديداري فصل خاصي در حيات سياسي ايرانيان گرديد كه در اين مقاله از نظر سياسي اقتصادي مورد بحث قرار ميگيرد و نكته بارز اين اثر شناخت و عملكرد داخلي سياستهاي نفتي كشور ناشي از وقوع انقلاب و تأثيرات آن بر بازيگران دولتي و واكنش آنها نسبت به اين سياست ميباشد كه جايگاه ايران را در بازار جهاني نفت مشخص ميكند. مفاهيم كليدي: انرژي ـ نفت ـ ايران ـ عربستان ـ اوپك. مقدمه: از زمان پايگذاري صنعت نفت كشور يك قرن ميگذرد، تاريخ نفت ايران حاكي از آن است كه ايرانيان در موقعيتي انفعالي و بدون داشتن ظرفيت لازم براي بهرهگيري مناسب از منابع خدادادي كشور پا به عرصه اين صنعت گذاشتند و همين مسأله با همراه طمعورزي بيگانگان، مانع از آن شد كه از امكانات اين بخش به شيوهاي بهينه در جهت ارتقاء منابع ملي كشور بهرهگيري شود. اما با وجود اين مشكلات، سياست نفتي كشور خصوصاً در نيمه قرن اخير يعني از آغاز دهه 1950 تغيير تحولات بزرگي را در طول چند دهه تا به امروز تجربه كرد. در يك زمان دولت ايران خود را مدافع اقتصادي سياسي كشورهاي صنعتي غرب ميدانست كه اين روند تا آنجا ادامه مييابد كه گروهي از ميهنپرستان به رهبري دكتر مصدق خواستار ملي شدن صنعت شدند. اگر چه عواملي باعث تحقق نيافتن اين اهداف شد اما اين حركت نقطهاي آغاز براي تحول و تأثيرگذاري نه تنها در سياست نفتي ايران بلكه در سياست نفتي كشورهاي ديگر صاحب نفت شد. اين حادثه بزرگ گامي بزرگ براي سياست مقابله و مقاومت در برابر كشورهاي غربي بوده كه در زمان پيروزي انقلاب به اوج ميرسد. انقلابي كه براساس تضاد و باورهاي مردم با حكومت شاه ايجاد شد، تحولي عميق در سياست نفتي ايران در عرصه داخلي و بينالمللي پديد آورد. و همچنين اين تحول آثار شگرفي بر وضعيت توليد نفت و مواضع نفتي ايران در بازار جهاني و انرژي بر جاي گذاشت كه خود معلول نگرش متفاوت رهبران انقلاب به مسائل منابع نفتي و شيوة بهرهبرداري از آن بود. در چنين شرايطي نوسانهاي شديدي در زمينه توليد و صادرات نفت ايران پديد آمده اما با گذشت ده سال مربوط به تب تاب انقلاب و جنگ زمامداران كشور به تدريج به سوي اتخاذ سياستها با هدف ايجاد ثبات در بخش نفت و توسعه و توان توليد و صادرات اين بخش گرايش پيدا كردند. انقلاب اسلامي و سياست جديد نفتي علاوه بر اينكه تحولات عميقي بر سياست داخلي كشور گذاشته همان طور نقش بسيار عمدهايي را در صحنه جهاني داشته و باعث